هر هفت سال یک بار با استفاده از ۵۰ تن رنگ، ایفل را رنگ می کنند. رنگ هایی که به کار گرفته می شود بسته به موقعیت متغیر است، در حال حاضر رنگ ایفل تقریبا قهوه ای است....... لطفا به ادامه ی مطلب مراجعه کنید.

جک های فانتزی

یکی از فانتزیام اینه که یه زن بگیرم اسمش ستاره باشه بعد سرش یه هوو بیارم اسم اونم ستاره باشه بعد برم یه گوشه ی اتاق بی‌خیال بشینم و جنگ ستارگان ببینم !

یکی از فانتزیام اینه که اسم دخترمو بزارم مروارید ، مامانش هم که اسمش صدفه ، حتما منم جلبکم !
کلا یه خانواده دریایی درست کنیم …

یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم ، بچه دار شیم ، بچمون دختر باشه ، اسمشو بذاریم گیتا ، بعد با زنم دعوا کنم و جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش بهش بگم : هرچی میخوای ببری ببر ، فقط گیتارو با خودت نبر !!!

دو تا از فانتزیام اینه که فانتزی اولمو نگم بعد فانتزی دومم هم بعد از اولی بگم

یکی از فانتریام اینه که یه لباس قدیمی بپوشم تو جیبش پسته پیدا کنم !

یکی از فانتزیای عیدم این بود که مراسم عید دیدنی مثه مراسم خواستگاری بشه وسط مراسم یکی بلند بگه : خب دیگه بریم سر اصل مطلب ؛ بعد همه عیدیاشون رو بدن ما انقدر معطل نشیم !

سریع ترین مغز جهان

در میان تمام استعدادهایی که یک نفر ممکن است به طور ناگهانی بر اثر یک حادثه و یا یک بیماری به دست بیاورد، شکوفا شدن توانایی یادگیری زبان از همه عجیب تر به نظر می رسد. «دانیل تامیت» اهل انگلیس از مشهورترین نمونه افرادی است که توانایی ناگهانی در یادگیری زبان خارجی دارد. او نه تنها زبان ایسلندی را در هفت روز یاد گرفت بلکه قادر به صحبت کردن به ده زبان زنده دیگر دنیاست و وب سایت آموزش زبان خود را راه اندازی کرده است. تامیت در کودکی دچار حملات پی در پی صرع می شد. به گفته تامیت، او سه سال بیشتر نداشت که همه چیز به طرز عجیبی برای او ظاهر می شد. او اعداد را به شکل متفاوتی می دید، یعنی به شکل اشکالی رنگی، او می توانست محاسبات پیچیده ریاضی را به طور ذهنی و با سرعت بسیار زیاد انجام دهد. تامیت در سال 2004 توانست در مدت پنج ساعت 222514 عدد را که از حفظ کرده بود دوباره بازگو کند و رکوردی را به نام خودش ثبت کرد. تامیت تاکنون دو کتاب با نام های «تولد در یک روز آبی» و «در آغوش کشیدن آسمان پهناور» را نوشته که به بیست زبان زنده دنیا ترجمه شده است.

عکس هایی از خرگوش های بامزه

در سال 1924 ادوین هابل اولین شواهد را مبنی بر وجود کهکشان هایی فراتر از کهکشان راه شیری  پیدا کرد. بعدها کهکشانهای دیگری نیز کشف شدند. پیش از هابل، کهکشانها را با سحابی اشتباه می گرفتند، ولی هابل نشان داد که این لکه های مه آلود در واقع مجموعه هایی هستند شامل میلیاردها ستاره که خارج از مجموعه ی راه شیری قرار دارند. تا به امروز میلیارد ها کهکشان کشف شده است.اما نزدیک ترین کهکشان ها به کهکشان ما به اندازه ای دور هستند که نور آنها میلیون ها سال طول می کشد تا به ما برسد. یعنی تصویری که ما از آنها می بینیم ظاهری را که آنها میلیون ها سال قبل داشته اند، نشان می دهد و ممکن است خیلی از آنها دچار تحولاتی شده باشند  و ما تا میلیون ها سال بعد بی خبر می مانیم تا نور آنها به ما برسد . بعنوان مثال نزدیکترین کهکشان به کهکشان ما یعنی کهکشان آندرومدا حدود 2میلیون سال نوری از ما فاصله دارد ؟!! یعنی تصویری که ما امروز از آن می بینیم تصویر 2 میلیون سال قبل آن می باشد.کهکشانی که

دورتر باشد کوچکتر به نظر می رسد. با این روش می توانید به ملاکی دشوار برای دوری و نزدیکی کهکشان ها دست پیدا کنید. اگر چه کهکشان ها اندازه و شکل های متفاوتی دارند، با این حال اگر یک کهکشان مارپیچی شبیه کهکشان ما باشد می توانیم فرض کنیم  تقریباً دارای همان اندازه است؛ بنابراین اگر یک کهکشان مارپیچی نصف کهکشان مارپیچی دیگر به نظر برسد، احتمالاً 2 برابر دورتر است.

لازم به ذکر که بگم اون نقطه ی قرمز رو دماغشه.